عدد جرمی (A) تعداد (پروتون و نوترون) را مشخص میکند
عدد اتمی (Z)، اصطلاحی است که در شیمی و فیزیک برای بیان تعداد پروتونهای موجود در هسته اتم به کار میرود. عدد اتمی سمت چپ پایین علامت اختصاری عنصر نوشته میشود: ۱H (هیدروژن)، ۸O (اکسیژن)، ۶C (کربن)
عدد اتمی اصولاً شماره محل هر اتم در جدول تناوبی است..
اتمهای یک عنصر میتوانند با دارا بودن تعداد مساوی پروتون، تعداد مختلفی نوترون داشته باشند. این جور اتمها که عدد اتمی یکسان اما عدد جرمی متفاوت دارند، ایزوتوپ نامیده میشوند.
یون به اتم یا مولکولهایی گفته میشود که بار الکتریکی اضافه داشته باشند و این بار میتواند منفی یا مثبت باشد. نابرابری تعداد کلالکترونها با پروتونها، در یک اتم یا مولکول، به آن بار خالص مثبت و یا بار خالص منفی الکتریکی میدهد.
با استفاده از روشهای فیزیکی یا شیمیایی، از طریق یونیزاسیون میتوان این پدیده را ایجاد کرد. از نگاه فیزیکی یونی که از یک اتم تشکیل شده یون اتمی یا تک اتمی (مونواتمیک) نامیده میشود، و اگر آن یون از دو یا چند اتم تشکیل شده باشد، آن را یک یون مولکولی و یا چنداتمی (پلیاتمیک) میگویند. از نگاه شیمیایی، اگر یک اتم خنثی، یک یا چند الکترون خود را از دست دهد، دارای بار خالص مثبت میشود و به عنوان یک کاتیون شناخته میشود، و برعکس؛ اگر یک اتم خنثی الکترون بیشتری به دست آورد، دارای بار خالص منفی میشود و به عنوان یک آنیون شناخته شده است و بنا بر این:
به سبب ناهمگونی بار الکتریکی خود، کاتیونها و آنیونها یکدیگر را به آسانی جذب و تشکیل ترکیبات یونی مانند نمک را ممکن میسازند: (ویژگیهای بار الکتریکی در رابطه با نیروی «رانش و ربایش» را ببینید).
روش الکترولیز:
دانشمندان مختلف نظرات متفاوتی به تدریج برای مدل اتمی ارائه دادند ، که به معرفی کلی مهمترین آنها می پردازیم:
دموکریت (400 سال پیش از میلاد): نخستین اندیشه های مربوط به اتم را مطرح کرد : اتم کوچک ترین ذره یک ماده است.
دموکریت فیلسوفی یونانی بود . او می پنداشت اتم کوچکترین ذره یک ماده است و هر یک از مواد جهان ، اتم های متفاوتی دارند . نظر او بسیار کلی بود و بر شواهد تجربی متکی نبود . تصور می کرد که اتم های آهن مارپیچی شکل هستند که موجب استحکام و انعطاف پذیری و چکش خواری آهن می شوند. یا اتم های آتش تیز و نورانی و زرد رنگ هسنتد. یا اتم های آب کروی شکل هستند .
جان دالتون ( در سال 1803): همه مواد از ذره هایی تجزیه ناپذیر به نام اتم ساخته شده اند.
دالتون نظریه اتمی ارائه داد به شرح زیر:
همه مواد از ذره های تجزیه ناپذیری به نام اتم ساخته شده اند که نه بوجود می آیند و نه از بین می روند.
اتم های یک عنصر به اتم های عنصر دیگر تبدیل نمی شوند .
اتم های یک عنصر جرم یکسانی دارند و خواص شیمیایی مشابه ، که با جرم و خواص عنصر های دیگر تفاوت دارند.
اتم های عناصر مختلف به هم متصل شده و مولکول ها را بوجود می آورند. در هر مولکول نوع و تعداد نسبی اتم های سازنده ی آن یکسان است.
بر اساس نظریه دالتون . اتم تنها واحد سازنده ی یک عنصر است که می تواند در واکنش های شیمیایی شرکت کند.
دالتون شناختی از ساختار اتم نداشت و تنها تصور او این بود که اتم کره ای توپر . بی اندازه کوچک و تقسیم ناپذیر است .
تامسون (در سال 1909): اتم به شکل کره ای است که بار مثبت به طور یکنواخت در آن گسترده است و الکترون ها در این کره پخش اند.
تامسون مدل کیک کشمشی یا مدل هندوانه ای را ارائه داد . کره ای با بار مثبت در نظر گرفت که الکترون ها در آن پخش هستند.تامسون عقیده داشت که این ابر کروی مثبت جرمی ندارد و جرم اتم به تعداد الکترون های آن بستگی دارد . به نظر او جرم زیاد اتم ناشی از وجود تعداد بسیار زیادی الکترون در آن است.
اتم ها از نظر الکتریکی خنثی هستند . پس برای خنثی کردن الکترونها. ماده ای با بار مثبت در اتم موجود است. تامسون بر اساس این اطلاعات اتم را به شکل کره تصور کرد که در آن بار مثبت به طور یکنواخت پخش شده است و الکترون ها مانند تخمه های هنوانه در این کره توزیع شده اند.
رادرفورد (در سال 1915): بیشتر فضای اتم تقریبا خالی است و تنها با تعدادی الکترون اشغال شده . اتم هسته ای بسیار کوچک با جرم بسیار زیاد دارد .
رادرفورد مدل اتم هسته دار را پیشنهاد کرد . بر اساس این مدل بیش ترین فضای اتم تقریبا خالی است و تنها با تعدادی الکترون اشغال شده است. این الکترون ها جرم ناچیزی دارند. اتم هسته ای بسیار کوچک با جرم بسیار زیاد دارد که بار مثبت اتم در آن متمرکز است.
قطر اتم در حدود 10-10متر و قطر هسته ی اتم کمی کمتر از یک ده هزارم اندازه اتم است.
بور: الکترون در مسیر دایره ای شکلی به دور هسته گردش می کند . مدل وی به نام مدل سیاره ای مشهور شد.
بور مدل سیاره ای را پیشنهاد کرد . بور متوجه شد که الکترون در مسیر دایره ای شکل به دور هسته گردش می کند (شبیه سیاره ها ی منظومه شمسی ) نکات مهم این نظریه:
انرژی الکترون به فاصله آن الکترون از هسته ی اتم بستگی دارد.( هر چه فاصله بیشتر انرژیالکترون هم بیشتر)
انرژی الکترون کوانتیده است.(تنها مجاز است که مقدار معینی انرژی بپذیرد)
هنگامی که اتمی انرژی جذب می کند ، الکترون آن با گرفتن این انرژی به تراز بالاتر رفته ، در فاصله دورتری از هسته حرکت می کند(حالت برانگیخته)
حالت برانگیخته ناپایدار بوده و پس از اندک زمانی ، الکترون انرژی اضافی خود را یک جا از دست می دهد و به تراز انرژی اولیه خود بر می گردد . انرژی از دست رفته به و سیله ی الکترون ، به صورت یک فوتون نور از اتم نشر می شود.
بور فیزیک دان آلمانی با پذیرفتن وجود هسته ی اتم (نظر رادرفورد) مدل تازه ای در باره ی چگونگی توزیع الکترون ها در اطراف هسته ی اتم ارائه داد .
در اطراف هسته اتم چند مدار یا سطح انرژی در فاصله های معین وجود دارند و الکترونها تنها مجازند در این مدارها یا سطوح انرژی به دور هسته بچرخند .
هر چه سطح انرژی از هسته اتم دور تر باشد دارای انرژی بیشتری است.
سطوح انرژی نزدیکتر به هسته نسبت به سطوحی که از هسته دورترند انرژی کمتری دارند.
الکترون برای جابجا شدن از یک سطح انرژی پایین تر به سطح انرژی بالاتر بایستی انرژی لازم (به اندازه اختلاف این دو سطح ) را به دست آورد .
مقدار انرژی لازم برای جهش الکترون بین دو سطح ذکر شده را کوانتوم می نامیم.
مدل اتمی بور نشان می دهد که انرژی الکترون در یک اتم کوانتیده است .
یک الکترون دارای مقدار معینی انرژی است و نمی تواند به هر مقدار انرژی داشته باشد .
بیشترین تعداد الکترونهایی که می توانند در هر مدار یا سطح انرژی وجود داشته باشند ؛ ثابت است .
تعداد الکترونها در مدار Kحداکثر 2 است .
تعداد الکترونها در مدار L حداکثر 8 است .
تعداد الکترونها در مدار M حداکثر 18 است .
تعداد الکترونها در مدار N حداکثر 32 است .
سطوح انرژی الکترونها درون یک اتم شبیه پله های یک نردبان است .
شرودینگر فضای سه بعدی اطراف هسته را که احتمال حضور الکترون در آنجا زیاد است ، اوربیتال نامید. برای هر الکترون شناسنامه ای (باتوجه به اعداد کوانتومی) در نظر می گیرند .
مدل کوانتومی شرودینگر به کمک معادلات ریاضی موفق شد احتمال حضور الکترون را در حجم معینی از فضا اندازه بگیرد. (این فضا را که احتمال حضور الکترون در آن جا زیاد است اوربیتال نامید)
شرودینگر برای مشخص کردن هر یک از اوربیتال های یک اتم از 3 عدد کوانتومی n , l , ml استفاده کرد (اعداد کوانتومی)
n (عدد کوانتومی اصلی) معرف لایه های الکترونی (همان تراز های انرژی در مدل بور)
l (عدد کوانتومی اوربیتالی) معرف زیر لایه ها
ml (عدد کوانتومی مغناطیسی) جهت گیری اوربیتال ها را در فضا را معین می کند
ms (عدد کوانتومی مغناطیسی اسپین) برای مشخص کردن جهت چرخش الکترون به دور خودش بکار می رود. چهارمین عدد کوانتومی (اصل طرد پاولی) بیان می کند که هر الکترون اضافه بر حرکت اوربیتالی (چرخش به دور هسته ) دارای حرکت اسپینی (چرخش به دور خود) نیز است .
در واقع در این مدل با دادن اعداد کوانتومی به هر الکترون ، برای آن شناسنامه ای درست می کنیم و هیچ دو الکترونی یافت نمی شود که هر چهار عدد کوانتومی آنها با هم یکسان باشند.
تازه ترین مدل اتم که بر پایه خواص موجی الکترون ها استوار است به وسیله نظریه کوانتومی ارایه می شود.
در مدل کوانتومی مانند مدل بور برای الکترون ها سطوح انرژی در نظر گرفته می شود.
در مدل کوانتومی بر خلاف مدل بور برای حرکت الکترون به دور هسته مسیر دقیقی توصیف نمی شود.
در مدل کوانتومی با اوربیتال (احتمال حضور الکترون در فضای معینی در اطراف هسته) سر و کار داریم.
هر اوربیتال حداکثر با 2 الکترون اشغال می شود.
تصور ساده اوربیتال : موقعیت پرنده در قفس دارای ظرف غذا (احتمال حضور پرنده در اطراف غذا بیشتر است)
احتمال نسبی حضور الکترون را در اطراف هسته اتم می توان داشت ولی چگونگی جابه جا شدن الکترون را از نقطه ای به نقطه دیگر نمی توان مشخص کرد.
احتمال حضور الکترون را با نقطه نشان می دهندو تراکم این نقاط در اطراف هسته به صورت ابری در می آید که برای نمایش مدل ابر الکترونی بکار می رود.
هر کجا تراکم ابر الکترونی بیشتر باشد احتمال حضور الکترون بیشتر است.
اوربیتال: فضایی به شکل کره دور هسته که احتمال یافتن الکترون در آن فضا بیش از 90% باشد. (تعریف دقیق تر)
اوربیتال: به ناحیه ای پیرامون هسته اتم گفته می شود که در آن احتمال یافتن الکترون ها زیاد است.
در مدل کوانتومی ، اتم به صورت خوشه مرکزی از نوترون ها و پروتون ها توصیف می شود که توسط الکترون هایی که در حال حرکت اند احاطه شده اند.
همسفر در راه ماند..زندگی سخت است…لیک..در سفر باید بود…همراهتان از سفر ماند سیلی سهمگین باور شاید نه ..سختی راه را مینماید که بایستی تنها رفت صبری باید تا آرامشی زاید.
مراسم تدفین آن مرحومین از ساعت 11 صبح روز چهارشنبه مورخه 93/12/27 از مقابل مسجد حاج هاشم واقع در پاستور جدید،بازارچه حاج جبار نائب بطرف وادی رحمت خواهد بود.
ضمنا مراسم شام غریبان آن مرحومین همان روز از ساعت 7:30 الی 9:30 بعد از ظهر در مسجد حاج هاشم برگزار خواهد شد.
مجلس زنانه همزمان در همان مسجد برپاست.
برای دانلود اینجا کلیک کنید و 123راباز کنید.
همراه امام وارد «مرو» شدیم. نزدیک «ده سرخ» توقف کردیم. مؤذن کاروان، نگاهى به خورشید کرد و رو به امام گفت: «آقا! ظهر شده است». امام رضا(ع) پیاده شدند و آب خواستند. نگاهى به صحرا کردیم. اثرى از آب نبود. نگران برگشتیم. اما از تعجب زبانمان بند آمد. امام با دستشان مقدارى از خاک را گود کرده بود و چشمهاى ظاهرشده بود. وارد «سناباد» شدیم. کوهى نزدیک سناباد بود که از سنگ آن، دیگهاى سنگى میساختند. امام به تخته سنگى از کوه تکیه دادند و رو به آسمان گفتند: «خدایا!… غذاهایى را که مردم با دیگهاى این کوه میپزند، مورد لطفت قرار ده و به این غذاها برکت عطا کن!» فکر میکنم خدا به برکت دعاى امام، به کوه، نظر خاصى کرد. چون امام خواستند که از آن روز به بعد، غذایشان را فقط در دیگهایى بپزیم که از سنگ آن کوه ساخته شده باشد. روز بعد، پس از کمى استراحت، امام رضا(ع) به طرف محلى که «هارون» پدر مأمون در آن دفن شده بود، حرکت کردند. مأموران حکومتى جار زدند که امام میخواهد قبر هارون را زیارت کند، اما امام با یک حرکت ساده نقشههاى مأموران را نقش بر آب کرد. آن حرکت هم این بود که کنار قبر هارون ایستادند و با انگشت، خطى در کنار قبر، کشیدند. بعد رو به ما فرمودند: این جا قبر من خواهد شد... شیعیان ما به این جا خواهند آمد و مرا زیارت خواهند کرد... و هر کس به دیدار قبرم بیاید، خدا لطفش را شامل حال او خواهد کرد. بعد رو به قبله ایستادند و نماز خواندند و با سجدهاى طولانى، چیزهایى را زیر لب زمزمه کردند. اشک در چشمم جمع شده بود.
دلیل بزرگ داشت اربعین حسینی چیست؟
اربعین -اعتبار اربعین امام حسین (ع) از قدیم الایام میان شیعیان و در تقویم تاریخی وفاداران به امام حسین (ع) شناخته شده بوده است. کتاب مصباح المتهجد شیخ طوسی که حاصل گزینش دقیق و انتخاب معقول شیخ طوسی از روایات فراوان در باره تقویم مورد نظر شیعه در باره ایام سوگ و شادی و دعا و روزه وعبادت است، ذیل ماه «صفر» مینویسد: نخستین روز این ماه(ماه صفر) (از سال 121)،روز کشته شدن زید بن علی بن الحسین است.
روز سوم این ماه(صفر) از سال 64روزی است که مسلم بن عقبه پرده کعبه را آتش زد و به دیوارهای آن سنگپرتاب نمود در حالی که به نمایندگی از یزید با عبدالله بن زبیر در نبرد بود.
روز 20 صفر ـ یعنی اربعین ـ زمانی است که حرم امام حسین (ع) یعنی کارواناسرا، از شام به مدینه مراجعت کردند. و روزی است که جابر بن عبدالله بنحرام انصاری، صحابی رسول خدا (ص)، از مدینه به کربلا رسید تا به زیارت قبر امام حسین (ع) بشتابد و او نخستین کسی است از مردمان که قبر آنحضرت را زیارت کرد.
در روز اربعین زیارت امام حسین (ع) مستحب است واین زیارت، همانا خواندن زیارت اربعین است که از امام عسکری (ع) روایت شده که فرمود: علامات مؤمن پنج تاست: خواندن 51 رکعت نماز در شبانهروز ـ نمازهای واجب و نافله و نماز و شب ـ به دست کردن انگشتری دردست راست، برآمدن پیشانی از سجده، و بلند خواندن بسم الله الرحمنالرحیم در نماز.
شیخ طوسی سپس متن زیارت اربعین را با سند به نقل از حضرت صادق علیه السلام آورده است: السلام علی ولی الله و حبیبه، السلام علی خلیل الله ونجیبه، السلام علی صفی الله و ابن صفیه...
این مطلبی است که شیخ طوسی، عالم فرهیخته و معتبر و معقول شیعه در قرنپنجم در باره اربعین آورده است. طبعا بر اساس اعتباری که روز اربعین در میان شیعیان داشته است، از همان آغاز که تاریخش معلوم نیست، شیعیان به حرمت آن، زیارت اربعین میخواندهاند و اگر میتوانستهاند مانند جابر بر مزار امام حسین (ع) گرد آمده و آن امام را زیارت میکردند. این سنت تا به امروز درعراق با قوت برپاست و شاهدیم که میلیونها شیعه عراقی و غیر عراقی در این روز بر مزار امام حسین (ع) جمع می شوند.
در اینجا و در ارتباط با اربعین چند نکته را باید توضیح داد.
1. عدد چهل
نخستین مسألهای که در ارتباط با «اربعین» جلب توجه میکند، تعبیر اربعین در متون دینی است. ابتدا باید نکتهای را به عنوان مقدمه یادآور شویم:
اصولا باید توجه داشت که در نگرش صحیح دینی، اعداد نقش خاصی به لحاظ عدد بودن، در القای معنا و منظوری خاص ندارند؛ به این صورت که کسی نمیتواند به صرف این که در فلان مورد یا موارد، عدد هفت یا دوازده یاچهل یا هفتاد به کار رفته، استنباط و استنتاج خاصی داشته باشد. این یادآوری، از آن روست که برخی از فرقههای مذهبی، بویژه آنها که تمایلات «باطنیگری» داشته یا دارند و گاه و بیگاه خود را به شیعه نیز منسوب میکردهاند، و نیز برخی از شبه فیلسوفان متأثر از اندیشههای انحرافی و باطنی و اسماعیلی، مروج چنین اندیشهای در باره اعداد یا نوع حروف بوده وهستند.
در واقع، بسیاری از اعدادی که در نقلهای دینی آمده، میتواند بر اساس یک محاسبه الهی باشد، اما این که این عدد در موارد دیگری هم کاربرد دارد و بدون یک مستند دینی میتوان از آن در سایر موارد استفاده کرد، قابل قبول نیست. بهعنوان نمونه، در دهها مورد در کتابهای دعا، عدد صد بکار رفته که فلان ذکر را صد مرتبه بگویید، اما این دلیل بر تقدس عدد صد به عنوان صد نمیشود. همینطور سایر عددها. البته ناخواسته برای مردم عادی، برخی از این اعداد طی روزگاران، صورت تقدس به خود گرفته و گاه سوء استفادههایی هم از آنها میشود.
تنها چیزی که در باره برخی از این اعداد میشود گفت آن است که آن اعداد معین نشانه کثرتاست. به عنوان مثال، در باره هفت چنین اظهار نظری شده است. بیش از اینهرچه گفته شود، نمیتوان به عنوان یک استدلال به آن نظر کرد.
مرحوم اربلی، از علمای بزرگ امامیه، در کتاب کشف الغمه فی معرفة الائمة در برابر کسانی که به تقدس عدد دوازده و بروج دوازدهگانه برای اثبات امامت ائمه اطهار(ع) استناد کردهاند، اظهار میدارد، این مسأله نمیتواند چیزی را ثابت کند؛ چرا که اگر چنین باشد، اسماعیلیان یا هفت امامیها، میتوانند دهها شاهدـ مثل هفت آسمان ـ ارائه دهند که عدد هفت مقدس است، کما این که این کار راکردهاند.
عدد «اربعین» در متون دینی
یکی از تعبیرهای رایج عددی، تعبیر اربعین است که در بسیاری از موارد به کار رفته است. یک نمونه آن که سنّ رسول خدا(ص) در زمان مبعوث شدن، چهل بوده است. گفته شده که عدد چهل در سن انسانها، نشانه بلوغ و رشد فکری است. گفتنی است که برخی از انبیاء در سنین کودکی به نبوّت رسیدهاند.از ابن عباس (گویا به نقل از پیامبر (ص)) نقل شده که اگر کسی چهل ساله شد و خیرش بر شرش غلبه نکرد، آماده رفتن به جهنم باشد. در نقلی آمده است که، مردمان طالب دنیایند تا چهل سالشان شود. پس از آن در پی آخرتخواهند رفت. (مجموعه ورام، ص 35)
در قرآن آمده است «میقات» موسی با پروردگارش در طی چهل روز حاصلشده است. در نقل است که، حضرت آدم چهل شبانه روز بر روی کوه صفا درحال سجده بود. (مستدرک وسائل ج 9، ص 329) در باره بنی اسرائیل هم آمده که برای استجابت دعای خود چهل شبانه روز ناله و ضجّه میکردند. (مستدرک ج 5،ص 239) در نقلی آمده است که اگر کسی چهل روز خالص برای خدا باشد، خداوند او را در دنیا زاهد کرده و راه و چاه زندگی را به او میآموزد و حکمت را در قلب و زبانش جاری میکند. بدین مضمون روایات فراوانی وجود دارد. چله نشینی صوفیان هم درست یا غلط، از همین بابت بوده است. علامه مجلسی در کتاب بحار الانوار در این باره که برگرفتن چهل نشینی از حدیث مزبور نادرست است، به تفصیل سخن گفته است.
اعتبار حفظ چهل حدیث که در روایات فراوان دیگر آمده، سبب تألیف صدها اثر با عنوان اربعین در انتخاب چهل حدیث و شرح و بسط آنها شده است. در این نقلها آمده است که اگر کسی ازامّت من، چهل حدیث حفظ کند که در امر دینش از آنها بهره برد، خداوند درروز قیامت او را فقیه و عالم محشور خواهد کرد. در نقل دیگری آمده است که امیرمؤمنان (ع) فرمودند: اگر چهل مرد با من بیعت میکردند، در برابردشمنانم میایستادم. (الاحتجاج، ص 84).
مرحوم کفعمی نوشته است: زمین از یک قطب، چهار نفر از اوتاد و چهل نفر از ابدال و هفتاد نفر نجیب، هیچگاه خالینمیشود. (بحار ج 53، ص 200)
در باره نطفه هم تصور براین بوده که بعد از چهل روز عَلَقه میشود. همین عدد در تحولات بعدی علقه به مُضْغه تا تولد درنقلهای کهن بکار رفته است، گویی که عدد چهل مبدأ یک تحول دانسته شدهاست.
در روایت است که کسی که شرابخواری کند، نمازش تا چهل روز قبولنمیشود. و نیز در روایت است که کسی که چهل روز گوشت نخورد، خلقشتند میشود. نیز در روایت است که کسی که چهل روز طعام حلال بخورد، خداوند قبلش را نورانی میکند. نیز رسول خدا(ص) فرمود: کسی که لقمه حرامی بخورد، تا چهل روز دعایش مستجاب نمیشود. (مستدرک وسائل، ج 5، ص 217).
اینها نمونهای از نقلهایی بود که عدد اربعین در آنها به کار رفته است.
2 . اربعین امام حسین (ع)
باید دید در کهنترین متون مذهبی ما، از «اربعین» چگونه یاد شده است. به عبارت دیگر دلیل برزگداشت اربعین چیست؟ چنان که در آغاز گذشت، مهمترین نکته درباره اربعین، روایت امام عسکری (ع) است. حضرت در روایتی که در منابع مختلف از ایشان نقل شده فرمودهاند: نشانههای مؤمن پنج چیز است: 1 ـخواندن پنجاه و یک رکعت نماز (17 رکعت نماز واجب + 11 نماز شب + 23نوافل) 2 ـ زیارت اربعین 3 ـ انگشتری در دست راست 4 ـ وجود آثار سجده بر پیشانی 5 ـ بلند خواندن بسم الله در نماز.
این حدیث تنها مدرک معتبری است که جدای از خود زیارت اربعین که درمنابع دعایی آمده، به اربعین امام حسین (ع) و بزرگداشت آن روز تصریح کرده است.
اما این که منشأ اربعین چیست، باید گفت، در منابع به این روز (اربعین)به دو اعتبارنگریسته شده است.
نخست :اربعین است که روزی که اسرای کربلا از شام به مدینه مراجعت کردند.
دوم:اربعین روزی است که جابر بن عبدالله انصاری، صحابی پیامبر خدا (ص) از مدینه به کربلا وارد شد تا قبر حضرت اباعبدالله الحسین (ع) را زیارت کند. شیخ مفید (م 413) در«مسار الشیعه» که در ایام موالید و وفیات ائمه اطهار علیهم السلام است، اشاره به روز اربعینکرده و نوشته است: اربعین روزی است که حرم امام حسین (ع)، از شام به سوی مدینه مراجعت کردند. همچنین اربعین روزی است که جابر بن عبدالله برای زیارت امام حسین (ع) وارد کربلا شد.
کهنترین کتاب دعایی مفصل موجود، کتاب «مصباح المتهجّد» شیخ طوسی ازشاگردان شیخ مفید است که ایشان هم همین مطلب را آورده است. شیخ طوسی پس از یاد از این که روز نخست ماه صفر روز شهادت زید بن علی بنالحسین (ع) و روز سوم ماه صفر، روز آتش زدن کعبه توسط سپاه شام در سال64 هجری است، مینویسد: بیستم ماه صفر (چهل روز پس از حادثه کربلا) روزی است که حرم سید ما اباعبدالله الحسین از شام به مدینه مراجعت کرد ونیز روزی است که جابر بن عبدالله انصاری، صحابی رسول خدا (ص) ازمدینه وارد کربلا شد تا قبر حضرت را زیارت کند. او نخستین کس از مردمان بود که امام حسین (ع) را زیارت کرد. در چنین روزی زیارت آن حضرت مستحب است و آن زیارت اربعین است. (مصباح المتهجد، ص 787) در همانجا آمده است که وقت خواندن زیارت اربعین، هنگامی است که روز بالا آمده است.
در کتاب «نزهة الزاهد» هم که در قرن ششم هجری تألیف شده، آمده: در بیستماین ماه بود که حرم محترم حسین از شام به مدینه آمدند. (نزهةالزاهد، ص 241) همین طور در ترجمه فارسی فتوح ابن اعثم (الفتوح ابن اعثم، تصحیح مجد طباطبائی، ص916) و کتاب مصباح کفعمی که از متون دعایی بسیار مهم قرن نهم هجری است این مطلب آمده است. برخی استظهار کردهاند که عبارت شیخ مفید و شیخطوسی، بر آن است که روز اربعین، روزی است که اسرا از شام به مقصد مدینه خارج شدند نه آن که در آن روز به مدینه رسیدند. (لؤلؤ و مرجان، ص 154) به هرروی، زیارت اربعین از زیارتهای مورد وثوق امام حسین (ع) است که ازلحاظ معنا و مفهوم قابل توجه است.
3 . اربعین روز بازگشت اسیران به مدینه یا کربلا
اشاره کردیم که شیخ طوسی، بیستم صفر یا اربعین را، زمان بازگشت اسرای کربلا از شام به مدینه دانسته است. باید افزود که نقلی دیگر، اربعین رابازگشت اسرا از شام را به «کربلا» تعیین کرده است. تا اینجا، از لحاظ منابع کهن، باید گفت اعتبار سخن نخست بیش از سخن دوم است. با این حال،علامه مجلسی پس از نقل هر دو اینها، اظهار میدارد: احتمال صحت هردوی اینها (به لحاظ زمانی) بعید مینماید. (بحار ج 101، ص 334 ـ 335) ایشان این تردید را در کتاب دعایی خود «زاد المعاد» هم عنوان کرده است. با این حال، درمتون بالنسبه قدیمی، مانند «لهوف» و «مثیرالاحزان» آمده است که اربعین، مربوط به زمان بازگشت اسرا، از شام به کربلاست. اسیران، از راهنمایان خواستند تا آنها را از کربلا عبور دهند.
باید توجه داشت که این دو کتاب، در عین حال که مطالب مفیدی دارند، ازجهاتی، اخبار ضعیف و داستانی هم دارند که برای شناخت آنها باید با متونکهنتر مقایسه شده و اخبار آنها ارزیابی شود. این نکته را هم باید افزود که منابعی که پس از لهوف، به نقل از آن کتاب این خبر را نقل کردهاند، نباید بهعنوان یک منبع مستند و مستقل، یاد شوند. کتابهایی مانند «حبیب السیر» که به نقل از آن منابع خبر بازگشت اسرا را به کربلا آوردهاند، (نفس المهموم ترجمه شعرانی، ص 269) نمیتوانند مورد استناد قرار گیرند.
در اینجا مناسب است دو نقل را در باره تاریخ ورود اسرا به دمشق یاد کنیم. نخست نقل ابوریحان بیرونی است که نوشته است:
در نخستین روز ماه صفر، أدخل رأس الحسین علیه السلام مدینة دمشق، فوضعه یزید لعنه الله بین یدیه و نقر ثنایاه بقضیب کان فی یده و هو یقول:
لست من خندف ان لم أنتقم
من بنی أحمد، ما کان فَعَل
لیْتَ أشیاخی ببدرٍ شهدوا
جَزَع الخزرج من وقع الاسل
فأهلّوا و استهلّوا فرحا
ثم قالوا: یا یزید لاتشل
قد قتلنا القرن من أشیاخهم
و عدلناه ببدر، فاعتدل (الاثار الباقیه، ص 422)
وی روز اول ماه صفر را روزی می داند که سر امام حسین (ع) علیه السلام را وارد دمشق کرده و یزید هم در حالی که اشعار ابن زبعری را می خواند و بیتی هم بر آن افزوده بود، با چوبی که در دست داشت بر لبان امام حسین (ع) می زد.
دوم سخن عماد الدین طبری (م حوالی 700) در «کامل بهائی» است که رسیدن اسرا به دمشق را در16 ربیع الاول دانسته ـ یعنی 66 روز پس از عاشورا ـ م یداند که طبیعیتر مینماید.
4. میرزا حسین نوری و اربعین
علامه میرزا حسین نوری از علمای برجسته شیعه، و صاحب کتاب «مستدرک الوسائل» در کتاب «لؤلؤ و مرجان در آداب اهل منبر» به نقد و ارزیابی برخی ازروضهها و نقلهایی پرداخته که به مرور در جامعه شیعه رواج یافته و به نظر ویاز اساس، نادرست بوده است. ظاهرا وی در دوره اخیر نخستین کسی است که به نقد این روایت پرداخته و دلایل متعددی در نادرستی آن اقامه کرده است.
ایشان این عبارت سید بن طاوس در لهوف را نقل کردهاست که اسرا در بازگشت از شام، از راهنمای خود خواستند تا آنها را به کربلا ببرد؛ و سپس به نقد آن پرداخته است. (لؤلؤ و مرجان، ص 152)
داستان از این قرار است که سید بن طاوس در «لهوف» خبر بازگشت اسراء را بهکربلا در اربعین نقل کرده است. در آنجا منبع این خبر نقل نشده و گفته میشود که وی در این کتاب مشهورات میان شیعه را که در مجالس سوگواری بوده، درآن مطرح کرده است.
اما همین سید بن طاوس در «اقبال الاعمال» با اشاره به این که شیخ طوسی در مصباحمیگوید اسرار روز اربعین از شام به سوی مدینه حرکت کردند و خبر نقل شده در غیر آن که بازگشت آنان را در اربعین به کربلا دانستهاند، در هر دو موردتردید میکند. تردید او از این ناحیه است که ابن زیاد مدتی اسراء را در کوفه نگه داشت. با توجه به این مطلب و زمانی که در این نگه داشته صرف شده و زمانی که در مسیر رفت به شام و اقامت یک ماهه در آنجا و بازگشت مورد نیاز است، بعید است که آنان در اربعین به مدینه یا کربلا رسیده باشند. ابن طاوس میگوید: این که اجازه بازگشت به کربلا به آنها داده باشد، ممکن است، اما نمیتوانسته در اربعین باشد. در خبر مربوط به بازگشت آنان به کربلا گفته شده است که همزمان با ورود جابر به کربلا بوده و با او برخورد کرده اند . ابن طاوس در این که جابر هم روز اربعین به کربلا رسیده باشد، تردید میکند. (اقبال الاعمال، ج 3، ص 101).
این ممکن است که ابن طاوس لهوف را در جوانی و اقبال را در دوران بلوغ فکری تألیف کرده باشد. در عین حال ممکن است دلیل آن این باشد که آن کتاب را برای محافل روضه خوانی و این اثر را به عنوان یک اثر علمی نوشته باشد. دلیلی ندارد که ما تردید های او را در آمدن جابر به کربلا در روز اربعین بپذیریم. به نظر می رسد منطقی ترین چیزی که برای اعتبار اربعین در دست است همین زیارت جابر در نخستین اربعین به عنوان اولین زایر است.
اما در باره اعتبار اربعین به بازگشت اسرا به کربلا توجه به این نکته هم اهمیت دارد که شیخ مفید در کتاب مهم خود در باب زندگی امامان و در بخش خاص به امام حسین (ع) از کتاب «ارشاد» در خبر بازگشت اسرا، اصلا اشارهای به این که اسرا به عراق بازگشتند ندارد. همین طور ابومخنف راوی مهم شیعه هماشارهای در مقتل الحسین خود به این مطلب ندارد. در منابع کهن تاریخ کربلاهم مانند انساب الاشراف، اخبارالطوال، و طبقات الکبری اثری از این خبردیده نمیشود.
روشن است که حذف عمدی آن معنا ندارد؛ زیرا برای چنینحذف و تحریفی، دلیلی وجود ندارد.
خبر زیارت جابر، درکتاب بشارة المصطفی آمده، اما به ملاقات وی با اسرا اشاره نشده است.
مرحوم حاج شیخ عباس قمی هم، به تبع استاد خود نوری، داستان آمدناسرای کربلا را در اربعین از شام به کربلا نادرست دانسته است. (منتهی الامال، ج 1،صص 817 ـ 818) در دهههای اخیر مرحوم محمد ابراهیم آیتی هم در کتاببررسی تاریخ عاشورا بازگشت اسرا را به کربلا انکار کرده است. (بررسی تاریخعاشورا، صص 148 ـ 149) همین طور آقای مطهری که متأثر از مرحوم آیتی است. اما این جماعت یک مخالف جدی دارند که شهید قاضی طباطبائی است.
5. شهید قاضی طباطبائی و اربعین
شهید محراب مرحوم حاج سید محمدعلی قاضی طباطبائی رحمة الله علیه، کتاب مفصلی با نام «تحقیق در باره اولین اربعین حضرت سید الشهداء» در باره اربعین نوشت که اخیرا هم به شکل تازه و زیبایی چاپ شده است.
هدف ایشان از نگارش این اثر آن بود تا ثابت کند، آمدن اسرای از شام به کربلا در نخستین اربعین، بعید نیست. این کتاب که ضمن نهصد صفحه چاپ شده، مشتمل بر تحقیقات حاشیهای فراوانی در باره کربلاست که بسیارمفید و جالب است. اما به نظر میرسد در اثبات نکته مورد نظر با همه زحمتی که مؤلف محترم کشیده ، چندان موفّق نبوده است.
ایشان در باره این اشکال که امکان ندارد اسرا ظرف چهل روز از کربلا به کوفه،از آنجا به شام و سپس از شام به کربلا بازگشته باشند، هفده نمونه از مسافرتها ومسیرها و زمانهایی که برای این راه در تاریخ آمده را به تفصیل نقل کردهاند. دراین نمونهها آمده است که مسیر کوفه تا شام و به عکس از یک هفته تا ده دوازده روز طی میشده و بنابر این، ممکن است که در یک چهل روز، چنین مسیررفت و برگشتی طی شده باشد. اگر این سخن بیرونی هم درست باشد که سر امام حسین (ع) روز اول صفر وارد دمشق شده، میتوان اظهار کرد که بیست روز بعد، اسرا میتوانستند در کربلا باشند.
باید به اجمال گفت: بر فرض که طی این مسیر برای یک کاروان، در چنین زمان کوتاهی، با آن همه زن و بچه ممکن باشد، باید توجه داشت که آیا اصل این خبر در کتابهای معتبر تاریخ آمده است یانه. تا آنجا که میدانیم، نقل این خبر در منابع تاریخی، از قرن هفتم به آن سوی تجاوز نمیکند. به علاوه، علمای بزرگ شیعه، مانند شیخ مفید و شیخ طوسی، نه تنها به آن اشاره نکردهاند، بلکه به عکسِ آن تصریح کرده و نوشتهاند: روز اربعین روزی است که حرم امام حسین (ع) وارد مدینه شده یا از شام به سوی مدینه خارج شده است.
آنچه میماند این است که نخستین زیارت امام حسین (ع) در نخستین اربعین، توسط جابر بن عبدالله انصاری صورت گرفته است و از آن پس ائمه اطهار علیهم السلام که از هر فرصتی برای رواج زیارت امام حسین (ع) بهره میگرفتند، آنروز را که نخستین زیارت در آن انجام شده، به عنوان روزی که زیارت امامحسین (ع) در آن مستحب است، اعلام فرمودند.
متن زیارت اربعین هم ازسوی حضرت صادق علیه السلام انشاء شده و با داشتن آن مضامین عالی، شیعیان را از زیارتآن حضرت در این روز برخوردار میکند.
اهمیت خواندن زیارت اربعین تاجایی است که از علائم شیعه دانسته شده است، درست آن گونه که بلند خواندن بسم الله در نماز و خواندن پنجاه و یک رکعت نماز در شبانه روز درروایات بیشماری، از علائم شیعه بودن عنوان شده است.
زیارت اربعین در «مصباح المتهجد» شیخ طوسی و نیز «تهذیب الاحکام» وی به نقل ازصفوان بن مهران جمال آمده است. وی گفت که مولایم صادق (ع) فرمود: زیارت اربعین که باید وقت برآمدن روز خوانده شود چنین است..... (مصباح المتهجد، ص 788، تهذیب الاحکام، ج 6،ص 113، اقبال الاعمال، ج 3، ص 101، مزار مشهدی، ص 514 (تحقیق قیومی)، مزار شهید اول (تحقیقمدرسة الامام المهدی، قم 1410)، ص 185 ـ 186).
زیارت اربعین، به جهاتی مشابه برخی از زیارات دیگر است، اما از آن روی کهمشتمل بر برخی از تعابیر جالب در زمینه هدف امام حسین از این قیام است، دارای اهمیت ویژه میباشد. در بخشی از این زیارت در باره هدف امام حسین(ع) از این نهضت آمده است: «... و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة و حیرة الضلالة... و قد توازر علیه من غرّته الدنیا و باع حظّه بالارذل الادنی».
خدایا، امام حسین (ع) همه چیزش را برای نجات بندگانت از نابخردی وسرگشتگی و ضلالت در راه تو داده در حالی که مشتی فریب خورده که انسانیت خود را به دنیای پست فروختهاند بر ضد وی شوریده آن حضرت را بهشهادت رساندند.
دو نکته کوتاه در مورد اربعین:
نخست آن که برخی از روایاتی که در باب زیارت امام حسین (ع) در کتاب کامل الزیارات ابن قولویه آمده، گریه چهل روزه آسمان و زمین و خورشید و ملائکه را بر امامحسین (ع) یادآور شده است. (اربعین شهید قاضی، ص 386)
دوم این که ابن طاوس یک اشکال تاریخی هم نسبت به اربعین بودن روز بیستم صفرمطرح کرده و آن این که اگر امام حسین (ع) روز دهم محرم به شهادت رسیدهباشد، اربعین آن حضرت نوزدهم صفر میشود نه بیستم. در پاسخ گفته شده است، به احتمال ماه محرمی که در دهم آن امام حسین (ع) به شهادت رسیده، بیست و نه روز بوده است. اگر ماه کامل بوده، باید گفت که روز شهادت را به شمارش نیاوردهاند. (بحار الانورا، ج 98، ص 335).
برای دانلود اینجا کلیک کنید.
فصل دو علوم هفتم اولین فصل فیزیک